نگار خانومنگار خانوم، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

نگارنامه

فرهنگ لغات من (1)

چند وقتی بود تصمیم گرفته بودم فرهنگ لغتم رو منتشر کنم اما تو این بازار خراب نشر دودل بودم. تا اینکه وبلاگ دوست جونم نی نی زینبو دیدم و تصمیم گرفتم فرهنگ لغت نگار رو منتشر کنم! این فرهنگ لغت با گفتن هر کلمه جدید از من به روز خواهد شد! ...
25 ارديبهشت 1392

اولین شبی که بدون مامان خوابیدم

از زمانی که دیگه پیش پرستارم نمیرم روزایی که مامان میره سر کار یا مامانی میاد خونمون و منو نگه می داره یا من می رم خونه دایی محسن و پنج شنبه ها هم من میرم خونه مامانی اینا تا مامان و بابا هم بیان. چهارشنبه 92/2/18 من شب همراه مامانی رفتم خونه شون و اون شب اولین شبی بود که بدون مامانم خوابیدم! مامانی اصرار می کرد من برم خونه شون اما مامان راضی نبود و می گفت نمی تونم ولی وقتی حجم کارهای عقب افتاده اش رو دید به ناچار تسلیم شد و من رو راهی کرد. البته در لحظه خداحافظی گوشی مامان زنگ خورد و بلافاصله که رفت تلفنو جواب بده من و مامانی سوار ماشین شدیم و رفتیم. من که اصلا نمی دونستم کجا دارم میرم و تو مسیر کلا آواز می خوندم! اما مامانم بلافاصله شر...
22 ارديبهشت 1392

خریدهای امسال من از نمایشگاه کتاب

مامان من از زمان دانشجوییش هر سال می رفت نمایشگاه کتاب و تصمیم گرفته بود حتی اگه خرید نکنه همیشه بره. سال گذشته که من به دنیا نیومده بودم مامان نتونست بره و لیست خریدهاشو داد به خاله شاهد (دوست مامانم) و اونم کتابهای منو خریده بود و برامون فرستاد (115 هزار تومان). امسال مامان دو دل بود که بره یا نه آخه دلش نمی اومد منو تنها بذاره حتی برای یه شب. بنابراین باز هم لیست سفارشش رو که امسال خیلی کمتر از سال قبل بود به دوست یکی از همکارهاش داد تا خرید کنه. البته بعدا پشیمون شد که چرا آخر هفته نرفته تهران برای نمایشگاه آخه دقیقا همون شب من رفته بودم خونه مامانی و پیش مامان نبودم! خریدهای مامانم چند روز بعد به دستش رسید و وقتی مامانم کتابهای منو دا...
22 ارديبهشت 1392

اولین مسواک زدن من

چند روز بعد از اینکه اولین دندون من نوک زد (92/1/29) دندون دوم هم در اومد (92/2/7) و من مجبور شدم دیگه مسواک بزنم! البته قبل از این هم وقتی لثه هام خیلی می خارید مامان یا بابا برام مسواک می زدن تا خارشش کم بشه. حالا دیگه شبا بعد از غذا، قطره آهن میخورم، بعد آب پرتقال، بعد مسواک! اینم عکس اولی باری که مسواک زدم: ...
21 ارديبهشت 1392

قهرمانی استقلال

قبلا هم گفتم من طرفدار ت یم استقلال هستم. روزی که استقلال با فولاد بازی داشت من با دقت هرچه تمام تر بازی رو دنبال می کردم. میشه گفت یک نیمه رو ایستاده دیدم: داشتم ایستاده بازی رو تماشا می کردم که مامان رفت تلفن رو جواب بده و من محکم از پشت خوردم زمین و ... خیلی دردم اومد و کلی گریه کردم اما آخرش با خوشحالی تموم شد چون استقلال قهرمان شد اونم یه هفته مونده به پایان فصل. البته استقلال پرافتخار ترین تیم ایرانه با 16 عنوان قهرمانی، اما این اولین قهرمانی استقلاله که من دارم می بینم. روزی هم که جشن قهرمانی استقلال بود من دو روزی بود که یاد گرفته بودم دست بزنم و با دلیل و بی دلیل هی براشون دست می زدم. ...
20 ارديبهشت 1392

تولد مامان، روز مامان

امسال تولد مامان با روز مامان یکی شده بود. سال اولی بود که مامانم مامان شده بود و من و بابا برای مامان گل گرفتیم و اون شب رفتیم ب اغ دولت آباد . من لباس خوشگل پوشیدم اما یه دفعه باد شروع شد و مامان هرچی توی ماشین دم دستش بود تنم کرد و خیلی خوش تیپ تر از قبل شدم! بقیه عکسها ادامه مطلبه! و من عاشق این ماهی ها شده بودم: نصف میلک شیک شکلاتی مامانو من خوردم و سالن کافی شاپو با آوازهام رونق داده بودم جوری که مسئول کافی شاپ از رو رفت و صدای باندها رو کم کرد تا من راحت تر بخونم! بعد هم تا شام حاضر بشه من کلی شیرین کاری کردم. روی تخت به این طرف و اون طرف حرکت می کردم و می خواستم برم پایین! بابا و مامان دو نفری حریف ...
16 ارديبهشت 1392

نه ماهگی من

یکی از بامزه ترین کارهایی که من اواخر هشت ماهگی یاد گرفتم ولی توی نه ماهگیم حرفه ای شدم اینه که وقتی آب، شیر و یا حتی سوپ می خورم اونو توی دهنم نگه می دارم و باهاش غرغره می کنم! البته این کارو فقط وقتی خوابیده مشغول خوردن باشم انجام می دم. نشسته انجام دادنم ضعیفه و باید کمی تمرین کنم! نکته دیگه در مورد این شیرین کاری اینه که فقط مواقعی آب، شیر و یا هرچیز آبکی دیگه رو  غرغره می کنم که نخواسته باشم بخورمشون در غیر این صورت تند تند می خورم و وقتی سیر می شم سیر شدن خودمو با این آلارم اعلام می کنم! و دیگه اینکه حتی وقتی چیزی توی دهنم نباشه و خواسته باشم با خودم بازی کنم یا دیگران رو سرگرم کنم با آب دهنم غرغره می کنم!!! عکسها و خا...
15 ارديبهشت 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نگارنامه می باشد